مامان و بابا
عزیز مامان امروز میخوام یه کم از خودم و بابایی واست بگم. من و بابا قبل از خواستگاری همدیگرو نمی شناختیم، ولی وقتی بابایی اومد خواستگاریم احساس کردم خیلی وقته می شناسمش و دوستش دارم، الانم هرروز که می گذره علاقه مون به هم بیشتر و بیشتر میشه. امیدوارم تو هم زود بیایی پیشمون و عشقمون رو کامل کنی عزیزم. بابایی دوست داره تو دختر باشی، البته واسه من هیچ فرقی نمی کنه فقط دلم میخواد سالم باشی. &...
نویسنده :
حمیده
9:44